چیدن تمشک در گرگ و میش

ساخت وبلاگ

سی و چند سالگیه عجیبیه....دقیقا 20 سال از آخرین باری که رویادیدم و آرزو کردم گذشته..20 سال از آخرین باری که قلم تو دستم گرفتمو از خودم و خاطره های هر روزه م نوشتم گذشته...دوس داشتم وقتی بزرگ شدم یه نویسنده ی خیلی بزرگی بشم ...یا شایدم یه خانم دکتره ماما که هر روزش روبا صدای گریه ی یه نوزاد ورق میزنه...یا شایدم یه پیانیست بزرگ که همه ی احساسش رو نوک انگشتای کشیده ش میکشه رو دکمه ها و...یا شایدم یه خواننده یا بازیگر..همون موقع که به خاطر خوش صدایی تک خوان سرودهای مدرسه بودم یا مجری برنامه های دهه ی فجر..یا خواننده ی قران صبحگاهی با صوتی بی نظیر ...یا کارگردان و اجرا کننده ی تئاتر مدرسه و...آخرشم هیچی نشدم...از همه ی اون رویاها بی رویایی سهمم شده و تماشای هرروزه ی گلدونای خونه تو سکوتی تلخ....((( همه ی زخمها و دردها یه روزی خوب میشن کم کم و آروم آروم...یه روز صبح بیدار میشی از خواب و و میبینی قد همه ی شب بیداریهای سالهایی که گذشت آرومی!..پنجره. رو باز میکنی و اجازه میدی هوای خنک روح و جانت رو نوازش بده...یه نفس عمیق میکشی و این هوای تازه یه جایی از,قلبت رو میسوزونه...بی اختیار یه نم اشکی از گوشه ی چشمات سر میخوره پایین و...پنجره رو میبندی و و تصمیم میگیری به هیچی فکر نکنی.. نمیخوای آرامش امروزت دستخوش یه حس کودکانه بشه...دستخوش یه مشت خاطرات زخمی و دردای کهنه بشه...)))سی و چند سالگیه غریبیه برای من که با همه ی خودخواهیم میگم من بـــــــــانـــــوی پاییزم و پاییز با من شروع میشه در اولین روزش...من دختر مهرم دختر اولین روز از اولین پاییز که همه ی سهمش از پاییز قلب لبریز از عشقشه و دلتنگیه غروباش با یه عالم حسرت و دلواپسی...سی و چند سالگیه غریبیه برام...دانه دانه غصه هامو گره زدم چیدن تمشک در گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت چیدن تمشک در گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5tameshkvahshic بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 12:43

و این منم....زنی تنهادر آستانه ی فصلی سرد... چرا این گریه دست گذاشته روی دلم...در آستانه ی سی و نهمین پاییز زندگیم درست جایی ایستادم وسط بایدها و نبایدها و حسرتهام...حسرتهام سی و نه ساله شدن به سرعت ب چیدن تمشک در گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت چیدن تمشک در گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5tameshkvahshic بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 20 اسفند 1397 ساعت: 7:42

همه چیز از یه اتفاق ساده شروع شد!یک اتفاق که همه ی زندگیمو ریخت بهم..منی که سالها بود عادت به تنهایی پیراهنی شده بود برازنده ی خودم...منی که همه ی دنیارو خاکستریه خاکستری میدیدم.. منی که...اصلا تو از کجا یهو اتفاق افتادی که من تا به خودم اومدم دیدم وسط اینهمه خاکستری هجومی از رنگهای قرمز و آبی و زرد و.... دورم رو گرفتن و رنگهای لباسم از مشکی به رنگهای شاد تغییر پیدا کردن و تا به خودم اومدم دیدم به جای خط خطی کردن دفترچه های یادداشتم. دارم از تو مینویسم...دارم از,یک اتفاق ساده ی ساده مینویسم... منکه داشتم زندگیمو میکردم اصلا تو از کجا یهو پیدات شد اونم درست وسط ز چیدن تمشک در گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت چیدن تمشک در گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : اتفاقی به انگلیسی,اتفاقية اوسلو,اتفاقات عجیب,اتفاقات برق,اتفاقية لوزان,اتفاقات,اتفاقية كامب ديفيد,اتفاقات جالب,اتفاقية حقوق الطفل,اتفاقات خنده دار, نویسنده : 5tameshkvahshic بازدید : 15 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 3:22

یه رابطه هایی هست که تکلیف هیچی توش معلوم نیس,نه تکلیف دوست داشتنت نه تکلیف تنفرت...
یه وقت به خودت میای و میبینی رو هوایی...نه پای رفتن داری و نه دل موندن...
گرفتار یه برزخ عجیبی میشی وغرورت اجازه ی هیچ کاری رو بهت نمیده
میمونی بین همه ی سالهای از دست رفته ی عمرت و احساسی که فکر میکنی هنوزم هست چیکار کنی
میمونی کدوم راه مسیر درستیه به سمت رهایی...
بین موندن و نموندن فقط میپرسی مطمینی؟؟؟؟!!!
اونم میگه آره...
و صدای یه بوق ممتد اشغال و تمام....

چیدن تمشک در گرگ و میش...
ما را در سایت چیدن تمشک در گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : jlhl fhcd ihd hkghdk, نویسنده : 5tameshkvahshic بازدید : 30 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 3:22

همه ی زخمها و دردها یه روزی خوب میشن کم کم و آروم آروم...یه روز صبح بیدار میشی از خواب و و میبینی قد همه ی شب بیداریهای سالهایی که گذشت آرومی!..پنجره. رو باز میکنی و اجازه میدی هوای خنک روح و جانت رو نوازش بده...یه نفس عمیق میکشی و این هوای تازه یه جایی از,قلبت رو میسوزونه...بی اختیار یه نم اشکی از گوشه ی چشمات سر میخوره پایین و...پنجره رو میبندی و و تصمیم میگیری به هیچی فکر نکنی.. نمیخوای آرامش امروزت دستخوش یه حس کودکانه بشه...دستخوش یه مشت خاطرات زخمی و دردای کهنه بشه...امروز برای خودتی آزاد و رها...من خوشبختم!!به راحتی نوشته شدن و خوندن همین یک کلمه...به راحتیه چیدن تمشک در گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت چیدن تمشک در گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5tameshkvahshic بازدید : 14 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 3:22